در انتظار بهارم
حضرت ظریفی حضرت ظریفی

چوعمر میگذرد باحیات شادان باش

ترا که غم نسزد در زمانه خندان باش

به سبزی چمن وشاخسار همره شو

بساط مزرعهء عمرراغزلخوان باش

هواخوش است نفس تازه کن بطرف چمن

دمی توهم نفس بزم این عزیزان باش

در خت بارور عشق تا به بارآید

زپای تا بسرش مثل عشق پیچان باش

شکوفه زارثمررا به شبنم مهرت

بصبحگاه محبت همیشه پاشان باش

نوای قمری وبلبل قرا ئت باغ است

نگه شهاب شو وابررا نمایان باش

در آسمان نگاه طراوت گلزار

چو بوی گل، توفرحبخش سنبلستان باش

حریف خصم شو وخار دست گلچین شو

به پاسبانی باغ محبت ایمان باش

چنین خوش است بهاران به بال پر وازم

هوای مسلک پروانه را نگه بان باش

بیا که یار شویم قهر را کنار گذار

در آستان  محبت، تو مست ورقصان باش

تویی بهار من ،ای نو گل تمنایم

خزان عمر مرا شاد مانه دوران باش

در انتظار بهارم ،  چشم براه توام

تو با بهار بیا ،عمررا بهاران باش

یکشنبه شهر تامپره کشور فنلاند ۲۴/۲/۲۰۰۸

 

 

 


February 26th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان